تک درخت بید

من... خودم... دلم...

تک درخت بید

من... خودم... دلم...

9

فسقلی خان از امروز رسما ساکن خونه ما شد مامانش از امروز رفت سرکار و فسقلی هر روز

از ساعت 6 صبح تا 7 شب خونه ماست تا بیان دنبالش با اینکه بچه خیلی خوبیه و تقریبا اصلا

اذیت نداره (بجز مواردیکه شیر مادر میخاد و ما هم نداریم که بهش بدیم) ولی بازم خسته شدیم...

مخصوصا که دیگه از خواب صبح و چرت بعدازظهر هم خبری نیست و هر ساعتی آقا بیدار باشن بقیه رو هم صدا میکنن که پاشید بیاید بازی کنیم خلاصه که جاتون خالی

نظرات 3 + ارسال نظر
دلژین 17 فروردین 1392 ساعت 11:55 ب.ظ http://drdeljeen.com

پرتو 19 فروردین 1392 ساعت 10:54 ق.ظ http://par2.blogsky.com/

حضور بچه یه نعمته........

آدرس جدیدم مبارک عزیزم

لینک می کنم الان

واقعا... بودنش ی صفای دیگه داده به خونه...
ممنون گلم

mani 19 فروردین 1392 ساعت 04:20 ب.ظ

دلم برات تنگ شده بود دوستم.
حس و حال این روزهات و خیلی خیلی خوب می فهمم.کاش منم طاقت بیارم.


سخته ولی متاسفانه آدم زنده میمونه...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد